کتاب جایی که عاشق بودیم

اثر جنیفر نیون از انتشارات میلکان - مترجم: فرانک معنوی-ادبیات نوجوان

عوامل حواس‌پرتی زیاد است. سعی می‌کنم فرای سر‌و‌صدا با رایان صحبت کنم، ولی او بیش‌تر حواسش به من است. موفق شده‌ام هفده سال و هشت ماه و دو هفته و یک روز را بدون این‌که پسری بتواند زیادی به من نزدیک شود بگذرانم. به او می‌گویم که عاشق دیدن منظره‌ام و بعد در را با هل باز می‌کنم و بیرون می‌ایستم. ما با ماشین‌ها و فرای آن‌ها، مزارع ذرت احاطه شده‌ایم. هیچ منظره‌ای به‌جز این‌ها نیست. سرم را عقب می‌برم و ناگهان مجذوب ستاره‌ها می‌شوم. رایان دستپاچه پشت سرم می‌آید و من تظاهر می‌کنم که صور فلکی را می‌شناسم. به آن‌ها اشاره می‌کنم و درباره‌ی هر کدام داستانی می‌سازم.

فکر می‌کنم که فینچ حالا دارد چه‌کار می‌کند. شاید دارد در جایی گیتار می‌نوازد. شاید با یک دختر است. من یک گشت‌و‌گذار و اگر بخواهیم صادق باشیم، خیلی بیش‌تر از آن به او بدهکارم. نمی‌خواهم فکر کند امروز او را به‌خاطر مثلاً دوستانم دست‌به‌سر کرده‌ام. تصمیم می‌گیرم همین که به خانه رسیدم درباره‌ی محل بعدی‌مان تحقیق کنم. (اصول تحقیق: جذبه‌های غیرمعمول ایندیانا، هر چیزی‌که معمول نباشد در ایندیانا، ایندیانای خاص، ایندیانای عجیب.) باید یک کپی از نقشه هم داشته باشم تا مطمئن شوم چیزی را تکرار نمی‌کنم.

رایان دستش را دورم می‌اندازد. به گذشته می‌روم و به جای ایمپالا این جیپ برادر رایان است و به جای رومر و آماندا، الی کراس و النور هستند. ما در همین سینمای فضای باز هستیم و نسخه‌ای از جان سخت را می‌بینیم.»


خرید کتاب جایی که عاشق بودیم
جستجوی کتاب جایی که عاشق بودیم در گودریدز

معرفی کتاب جایی که عاشق بودیم از نگاه کاربران
4.5 ستاره به طور واقعی.از آنجا که FREAKING WORTH READING.ITS ART.THERE لازم نیست برای کلمات بیشتر.

مشاهده لینک اصلی
اذعان همه اینها را می گویند @ من می خواستم چیزی را edgy @ بنویسم. بله، می توانم بگویم. شاید این کتاب برای من مفیدتر باشد اگر کمتر درباره نوشتن شخصیت های پیچیده و بیشتر درباره نوشتن کامل و پیچیده و صادقانه نگران باشید. خوب، زمان برای بازبینی طولانی تر. برای کسانی که فکر می کنند گمشده در ستاره های ما خطرناک ترمیمی است، همه مکان های روشن رومانتیک بیماری های روانی است. افسردگی ناز نیست خودکشی بودن چیزی غیرمنتظره نیست. داشتن یک رابطه وابسته که رفتارهای مضر را تشویق می کند، به عنوانhistory and sexy @ یک وضعیت رابطه ای نیست که هر کس بخواهد آن را داشته باشد. احساس کردم که این شخصیت ها شخصیت های کتاب روانشناختی روان شناسی را شخصیت می دانند و آنها خودشان را می کشند. بنفش به طور خاص خیلی مسطح بود و فینچ یک پسر رویای مانیکی بود که چشم هایش را زخمی کرد. این کتاب خیلی پر از indie rom-com بود که برای خواندن واقعا خسته کننده بود. من فکر کردم چشمانم به سمت راست رول شده بودند. با این حال، بزرگترین شکایت من پایان بود. این یک spoiler است، اما آن را به اندازه کافی می گویند از من متنفر است که هر شخصیت درد، سوء استفاده، و یا مرگ به عنوان نقطه رشد برای شخصیت دیگری استفاده می شود. از کار افتادگی آن شخصیت ها با ایجاد آن در مورد شخصیت اصلی. (مشاهده اسپویلر) [من کاملا فریاد فینچس مرگ بود یک لحظه تدریس Literal for Violet برای یادگیری زندگی کامل به طور کامل. من آن را خیلی عاطفی دستکاری می کنم. درد فینچ مهم نیست، این واقعیت است که به معنای واقعی کلمه هر شخص در زندگی او، از جمله بنفش، او را فریب داده است، مهم نیست، چرا که بنفش در پایان درس زندگی را آموخت. شکارtraasure @ او در پایان پایان می یابد رک و پوست کنده، منزجر کننده است. (پنهان کردن اسپویلر)] این کتاب فوق العاده گمراه کننده در مورد چگونگی کمک به یک فرد مبتلا به بیماری روحی است که در حال مبارزه با افکار خودکشی است. این کتاب به شدت نشان می دهد که هیچ کس نمی تواند به فینچ کمک کند و مرگ اوtragically زیبا @ بود. چیز مهم نیست، مهم نیست که چقدر ناامید کننده به نظر می رسد که می توانید کمک بگیرید. یک فرد خودکشی هرگز واقعا تنها نیست، اگر دوستان و خانواده بخواهند گوش دهند، خطوط راهنمایی و خدمات در محل وجود دارد. کسی به شما کمک خواهد کرد. کتاب هایی مانند این که روانکاوی روانی و خودکشی را به عنوان یک تصادفtragic اما زیبا زیبا @ فوق العاده مضر و خطرناک است @ شکست در ستاره ما ملاقات Eleanor و پارک @ دمدمی مزاجی.

مشاهده لینک اصلی
@ برای آنچه که ارزش دارد، شما چیزی را به من نشان دادی - چنین چیزی به عنوان یک روز کامل وجود دارد. @\nمن نمی توانم باور کنم که این کتاب چگونه غمگین و چالش برانگیز است. این کلیشه قلب است. لعنت به تو کتاب های عاطفی! (متاسفم برای کلمات ... من فقط نمی توانم به آن کمک کنم.) من هم اکنون ویران شده است. ... اما هرچند ... از آنجاییکه قبل از آنکه من آن را آغاز کردم، چیزی درباره چیزهای دیوانه وار غم انگیز درباره این کتاب چیزی نگفتم، و از آنجایی که حتی با «The Gault در ستاره های ما» نیز مرتبط بود، انتظار داشتم این چیزی بزرگ باشد. من درست بودم و دیگر شوکه نشده بودم چون در برخی موارد می دانستم که این اتفاق می افتد. داستان ای که در مورد مسائل حساس که در میان نوجوانان رایج است، بحث می کند، من حدس می زنم که این کتاب در مورد واقعیت خشن که در جامعه امروز اتفاق می افتد صحبت می کند این یک چشم باز کننده است و به وضوح نشان دهنده مبارزه ای است که هر کودک یا نوجوانی در هنگام مدرسه در معرض آن قرار می گیرد. همچنین چیزی است که اهمیت روابط خانوادگی و ارتباطات والدین و کودک را نشان می دهد. این کتاب احساسات زیادی داشت ... حداقل از ابتدا تا قسمت وسط. من شخصیت Finchs را دوست داشتم و باید اعتراف کنم که Ive به او متصل شده است. من همچنین تعاملات او و ویولتها و مبادله ایده هایشان با هوشمندانه را تحسین می کنم. فو یک روابط عاشقانه بدون کشیدن نیز به خوبی تعریف شده است. و آه، شیرینی آنها واقعا، بسیار زیبا بود! با این حال، زمانی که متوجه شدم که من از پل شکنجه های عاطفی عبور می کنم، به فصل های نهایی رسیدم. من غمگین و عصبانی شدم اما من گریه نکردم، چون مثل من گفتم، من در حال حاضر یک ایده را داشتم که چه اتفاقی افتاده است. پس پس از خواندن این کتاب چه فکر می کنم؟ من از آن متنفر هستم. عاشقشم. من کاملا در حال تضاد هستم این خیلی دشوار است. همه می توانم بگویم این است که مهم نیست که این کتاب چگونه خراب شد، هنوز خواندن باور نکردنی و سرگرم کننده بود. این پر از حس و سبک نوشتن نویسنده بود درخشان و کرکی. من نیز دوست داشتم که چگونه نویسنده دیدگاه های خنده دار درباره برخی از حقایق مربوط به مسائل ظریف را که این کتاب با آن مواجه است، ساخته است. این حداقل یک داستان است که سرگرم است در حالی که شما چیزی عمیق که در اصل شما را تغییر می دهد. ارزیابی: 4 ستاره

مشاهده لینک اصلی
هر بار یک بار در طول یک داستان می آید که احساس می کند مانند آن را برای شما نوشته شده است. فقط به معنای آن بود که آن را بخوانید. یکی که شما را بر روی الاغ شما ضربه می زند. همانطور که به نظر می رسد دراماتیک و جادویی است، یک کتاب که فقط در سطح بسیار عمیقی شما را لمس می کند. همه مکانهای روشن یکی از آن کتابها هستند. Theodore Finch و Violet Markey در شرایط غیر معمولی ملاقات می کنند. هر دوی اینها به دلایل گوناگون در کنار برج مدرسه مدرسه خود ایستاده اند، اما با همان قصد و تفکر است که می خواهم پرش کنم. Finch قادر به صحبت کردن با بنفش است (حتی اگر به بقیه مدرسه آن را به دور از دیگران میبیند) و علاقه زیادی به او دارد. â € œI ادامه صحبت، اما من می توانم بگویم که من در حال اجرا از بخار. برای یک چیز لازم است که یک شانه بگیرم، و به این ترتیب، واژه های من تنها چیزی که در حال تکان دادن است نیستند. (توجه داشته باشید به خودتان: قبل از تلاش برای گرفتن زندگی خود، به یاد داشته باشید که یک نشت است.)\nفینچ با مرگ مبهم است و دائما در مورد راه هایی که ممکن است او را پایان دهد فکر می کند. یک مرد قد بلند و جذاب، Finch هنوز هم به عنوان یک دوست از نظر او برای نوسانات خلق و خوی خود، تمایل به درگیری و عدم فیلتر وجود دارد، اما او نیز کمی از افسانه است. هر کس از او و رفتار پر سر و صدا و بی پروا او می داند - آنا فاریس عالی گفت که راز زنده ماندن دبیرستان کم کردن است. - فینچ این کار را علیه این انجام می دهد. - بنفش به طور منظم، خوشحال بود دختر تا زمان مرگ خواهر بزرگترش در یک تصادف کمتر از یک سال پیش. او با دوری و گناه بودن یکی از کسانی که جان سالم به در میبرد، مبارزه می کند. کنجکاوی Finchâ € ™ ثانیه کنجکاوی به دانستن آنچه که او را در لبه به ارمغان آورد در همان روز به عنوان او باعث می شود او را به راه خود را به زندگی خود را با فشار دادن او را به همکاری با او در یک پروژه. او احساس مسئولیت نسبت به او و با کتاب بی عیب و نقص در POV دوگانه گفته می شود، ما می بینیم افکار خام و غیرقابل پیش بینی از هر دو بنفش و Finch به عنوان آنها راه خود را از طریق \"عجیب و غریب طبیعی\" ایندیانا برای آنها کلاس جغرافیایی با توجه به اینکه چگونه کتاب شروع می شود و دانستن مواردی جدی در این کتاب وجود دارد، ممکن است فکر کنید که این کتاب تمام قحطی و غم و اندوه است، اما واقعا نمی شود. نویسنده توانایی زندگی بسیار زیادی را در این شخصیت های پیچیده ای دارد و واقعا فقط آن ها تلاش می کنند که زندگی کنند، یادگیری و پیدا کردن راحتی در یکدیگر و در عین حال عشق ورزیدن به راه. â € œYou می دانید آنچه که من در مورد شما می خواهم، فینچ؟ شما جالب هستی شما متفاوت است و من می توانم با شما صحبت کنم دانا اجازه نده که به سرت بیفتی. \"شما می دانید که من در مورد شما دوست دارم، Ultraviolet Remarkey قادر؟ همه چیز. \"لحظات بسیار نور و جالب وجود دارد. روایت بسیار هوشمندانه و به خوبی نوشته شده است. من نمی توانم بگویم چند بار فینچ با صدای بلند خندید. من به طور کامل با او عاشق شدم و فقط در مورد این موضوع از کل دیدگاه او در این کتاب برجسته شد. \"فینچ\": اگر شما نمیخواهید در فیس بوک صحبت کنید، می توانم به راحتی بروم. حالا: حالا فینچ: خوب، از لحاظ فنی، مانند پنج یا ده دقیقه. اول باید لباس بپوشم، مگر اینکه من برهنه را ترجیح می دهم، و باید زمان رانندگی را مجاز بدانیم. مامور: اواخر. Finch: این بستگی دارد به کسی که بخواهید. ببینید، من نتوانستم فکر کنم دیر است. من فکر می کنم آن را در اوایل. در اوایل زندگی ما در اوایل شب. در اوایل سال. اگر شمارش کنید، متوجه خواهید شد که در ابتدای کار بیشتر از حد انتظار است. فقط به صحبت کردن. چیزی بیشتر نیست این چیزی نیست که من به شما برسم. Finch: به جز اینکه من بخواهم به شما ضربه بزنم، منظورم این است که این کتاب احساس طبیعی و واقعی داشته باشد. آن را نادیده نگیرید و یا سعی کنید سخت و درست احساس کنید. چگونه شخصیت ها مبارزه و درد را به تصویر می کشد زیبایی انجام می شود و به طریقی که من فکر می کنم هر کسی می تواند به آن ارتباط برقرار کند. چیزهایی که در خانواده فامیلی من اتفاق افتاده است این کتاب را واقعا به خانه تبدیل کرده است و من فکر می کنم این دلیل این است که من اصالت را در پشت این کلمات احساس می کنم. من هرگز احساس نکردم که نویسنده نوشتن آنچه را که او فکر می کند کسی بخواهد خواندن و یا داشتن دستکاری برای به دست آوردن احساسات. چند بار در طول خواندن این بود که من فریاد زدم: \"دقیقا!\" به خاطر احساسات و احساسات خیلی واقعی بود. â € œI تجربه من است که مردم بسیار بیشتر دلسوز، اگر آنها می توانند شما را در معرض دچار شدن، و برای یک میلیون بار در زندگی من، من برای سرخک یا باسن و یا برخی از دیگر بیماری به راحتی قابل درک فقط برای آن را آسان تر برای من و همچنین در آنها .â €\nتمام مکان های روشن بسیار خواندنی است. این احساسات زیادی را در من به وجود آورد. تجربه خواندن بارها و بارها بسیار سخت بود و به سختی رسیدگی می شد اما من خیلی خوشحالم که این را خوانده ام. این واقعا نور را به بسیاری از موضوعاتی که سخت است در مورد آن صحبت کند، به ارمغان می آورد. نویسنده نمی داند از چیزهای سخت و موضوعاتی که چنین نقایصی را به آنها متصل می کنند خجالت زده است و من واقعا از آن قدردانی کردم. این چنین داستان مهمی است. این ها چیزهایی هستند که باید در مورد آنها صحبت کرد و از جنیفر نایو برای نوشتن این کتاب، مخصوصا برای خوانندگان جوان تشکر کرد، اما واقعا برای همه. من احساس می کنم که این کتاب باید نوشته شود و باید خواند. بدون شک یکی از قوی ترین و فراموش نشدنی ترین کتاب هایی است که تا به حال خوانده ام. 5+ ستاره

مشاهده لینک اصلی
2015 Goodreads برنده انتخاب: بهترین داستان جوانان بزرگسالان\n@ چیز عالی در مورد این زندگی از ما این است که شما می توانید کسی به همه متفاوت است. @ این کتاب. آیا واقعا باید بیشتر بگویم؟ بله خوب. شما هشدار داده شده است. این احتمالا یکی از بررسیهای طولانی من خواهد بود. من اکثریت زندگی ام را از جای خود بیرون آورده ام؛ مثل اینکه من به هیچ یک از گروه ها و گروه ها تن نمی دهم. در تجربه من، افرادی که در این جا قرار دارند فکر می کنند که این شیوه غیر ضروری است و یا مهم نیست. به راحتی می توان گفت که زمانی که شما همیشه متعلق به شما بود. احساس ناخوشایند و تنها در یک اتاق پر از مردم فقط یک علامت کوچک است که تمایل به کنار دست دادن افسردگی است. @ ما همه تنها هستیم، در این بدنها و ذهن خود ما به دام افتاده و هر شرکتی که در این زندگی داریم تنها زودگذر و سطحی @. وقتی که به افسردگی میرسد، جامعه ما به سمت «دریافت اطلاعات» در مورد چیزها صحبت میکند. می شنوم که مردم اظهار می کنند که «آیا او باید ناراحت باشد؟» یا «این زندگی است، آن را می خورد». چیزی که مردم نمی دانند این است که افسردگی انتخابی نیست. این یک بیماری است. من خیلی سپاسگذارم برای نویسنده ای که در نهایت این را می فهمد - این بدان معنا نیست که کسی غمگین و گریه می کند. @ من تجربه خودم را دارم که مردم بسیار متقاعد هستند اگر آنها می توانند شما را در معرض آسیب ببینند و برای میلیونها بار در زندگی من آرزو برای سرخک یا ریه و یا بعضی دیگر به راحتی درک بیماری را فقط برای من و همچنین بر آنها آسان تر. @ موضوع تابو واقعی در این کشور دوست داشتنی ما، خودکشی است. اگر می شنوم یک نفر دیگر از کلمه ای خودخواهانه برای توصیف یک خودکشی استفاده می کند فکر می کنم ممکن است دیوانه ام شود. اگر شما درک افسردگی یا بیماری های دیگر روحی را درک نکنید، بقیه ما را به نفع خود بگذارید و نظر خود را در مورد خودکشی خودخواهانه خودتان حفظ کنید. ما دوست داریم همه چیز را تعمیم دهیم، دسته ها و برچسب ها را ایجاد کنیم تا همه در جای خود قرار بگیرند، بنابراین ما چیزی برای گفتن در مورد آنها داریم. @ اما کامپایل نشانه ها نیست. نه تلفات والدین ترسناک و حتی آرایش شیمیدان شیمیایی. مشکلی نیست. یک تشخیص نیست یک بیماری نیست چیزی برای نجات نیست من یک شخص هستم @ این کتاب. این نوشته های زیبا و عمیق دارد. موضوعات آن تیره و تلخ و سنگین است و وزن آن تهدید می کند که شما را به پایین و پایین رفتن به غار عمیق از غم و اندوه و غم و اندوه. اما انقلابی است. این واقعیت را به واقعیت نشان می دهد که اتفاق می افتد وقتی که نشانه ها را نادیده می گیریم؛ هنگامی که ما علائم را قبول می کنیم نه شخص. Theodore Finch قلب من را دزدیده است. شخصیت او خیلی جذاب و گرم بود. من می خواستم دستم را از طریق این کتاب بردارم و او را نگه دارم و او را محکم و فشار می دهم و به او می گویم چقدر او را دوست دارم. من می خواستم با او ازدواج کنم و بهترین دوستش باشه. من می خواستم به خوردن غذای چینی نشسته و گوش دادن به او را به اثرات گرانشی پلوتونیایی یوویان توضیح دهم. من می خواهم با فینچ سرگردان باشم و زندگی را از طریق چشم هایم ببینم. بنفش مارکي، و يا Ultraviolet Remarkeyable، به عنوان دختري شروع مي شود که نمي توانم آن را کاملا دوست داشته باشم، اما آن را خيلي دوست دارم. او یک cheerleader، نویسنده، یک دختر فناوری اطلاعات با بسیاری از دوستان و یک آینده عالی پیش از او بود. او یک خواهر را در یک تصادف اتومبیل از دست داد و خود را به قتل می رساند و خود را در برابر برج بلن مدرسه می بیند زمانی که او و Finch برای اولین بار ملاقات می شوند. این داستان یکی از مواردی است که در مورد از دست دادن، غم و اندوه، افسردگی، اختلال دوقطبی، خودکشی، بی تفاوتی و آنچه بدان معنی است که قبل از رفتن به همه مکان های روشن زندگی را پیدا کنید. این کتاب فهرستی از کتابهای بزرگسالان من را اضافه می کند و ممکن است مورد علاقه من از کل سال باشد. مطمئنا به قفسه هام افتادم. این کتاب در حال تغییر است. خودتان را به نفع خود و شروع به خواندن آن. @ شما امیدوارم که قبول زندگی خود را به عنوان آن را در حال حاضر قبل از شما دروغ، برای همیشه تغییر کرد. اگر می توانید این کار را انجام دهید، صلحی که دنبال می کنید، پیروی می کند. برای همیشه تغییر کرد من برای همیشه تغییر کرده ام @ Ps. من می خواهم از کلی برای بررسی دوست داشتنی تشکر کنم. دلیل این که من در مورد این کتاب متوجه شدم - از این روI Blame Kelly @ قفسه. ؛) و شلبی نیز یک بررسی زیبا انجام داد که می خواستم با شما هم به اشتراک بگذارم. اگر کلمات من شما را متقاعد نکنند، شاید آنها بخواهند.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جایی که عاشق بودیم


 کتاب زرافه ی سفید
 کتاب آواز دلفین
 کتاب افسانه ی فیل ها
 کتاب آخرین پلنگ
 کتاب عملیات کرگدن
 کتاب واریسیدن غروب