داستان های آمریکایی قرن 21 میلادی-ترجمه عباس زارعی - ویراستار عارفه بهرام نژاد- چاپ اول بهار 1393
خرید کتاب زندگی اسرارآمیز
جستجوی کتاب زندگی اسرارآمیز در گودریدز
معرفی کتاب زندگی اسرارآمیز از نگاه کاربران
کاملا ناامید کننده است سو مونک کید، یک زن سفید پوست در جنوب، تلاش می کند تا نشان دهد که زنان سیاه پوست شگفت انگیز است، اما در نهایت با داستان همه چیز درباره دختر سفیدپوست، کوتاه می شود. من یک بیانیه واقعا عالی درباره فیلم می خوانم که در مورد این کتاب می توان به آن اشاره کرد:Despite [نویسنده] خانم پرنسی Bythewood بهترین تلاش برای حفظ حس تاریخ و [اوت Boatwright] ملکه Latifahâ € ™ این فیلم پنهانی از بازی کردن شخصیت خود با توجه به کلیشه ای فیلم، یک افسانه آشنا و خسته از خودخواهی سیاه و سفید است که در آن آمریکایی های آفریقایی-آمریکایی از مبارزه خود علیه ستم برای برداشتن عزت نفس مردم سفید پوست که خوب حس می کنم که دوست داشتنی ها نباشند حتی [شخصیت اصلی لیلی اوانز] خانم فاننینگ، گریه کردن بر روی نشانه و ناراحت کننده به نظر می رسد در غیر این صورت، کمی دردناک است که فیلم در نهایت باید در مورد او باشد. @ من برای همیشه از طریق این کتاب به من رسید. برای زندگی من، به نظر می رسد نوعی بی معنی است که انجام داده است. یکی دیگر از زن سفید با استفاده از داستان برای پاک کردن گناه او.
مشاهده لینک اصلی
\"داستان ها باید گفته شود یا آنها می میرند، و وقتی آنها می میرند، ما نمی توانیم به یاد داشته باشیم که ما هستیم یا چرا اینجا هستیم.\" این داستان به طور کامل نوشته شده است، با سرعت مایع و آسان، که در آن ردیابی از دست دادن و کشف از لیلی، یک دختر جوان که به دنبال حقیقت در مورد گذشته خود دردناک است. من واقعا از قصه ها لذت بردم (زنبورها به عنوان مظهر مرگ، مجسمه سیاه مادونا داشتن قدرت شفا دهنده ...) نویسنده برای ارتباط اعتقادات گذشته با معنی واقعی آنها در حال حاضر برای آنها بود. این یک داستان زیبا در مورد یک دختر سفید تنها است، در کارولینای جنوبی 60s کشف جوهر خود، در وسط یک گروه بسیار دوست داشتنی و شگفت انگیز از زنان سیاه پوست، با اشتیاق برای زنبور عسل بسیار جذاب است
مشاهده لینک اصلی
روستای کارولینای جنوبی در سال 1964، \"راز زندگی زنبورها توسط سو مونک کید\" یک رمان فوقالعادهای است. شخصیت اصلی، لیلی اوونز نوجوانی است که مادرش را در سن کودکی از دست داده و ارتباط پدر و مادرش با او دارد و او ترجیح می دهد با T.Ray تماس بگیرد و نه پدر. تنها کسی که لیلی نزدیک است، خانه دار سیاه و سفید اش، Rosaleen است. لیلی همیشه کنجکاوی زیادی در مورد مادرش داشت و همه خوشحال بود که او عکس قدیمی خود، یک جفت دستکش و یک عکس مریخی سیاه را که Tiburon در پشت آن قرار گرفته بود، کشف می کند. زمان داستان چنین است که ایالات جنوبی هنوز هم نژادی تقسیم شده و اخیرا به سیاهان داده شده است که حق رای دادن. با استفاده از این فرصت، Rosaleen است که خود را به عنوان یک رای دهنده ثبت نام و لیلی همراه او زمانی که او با برخی از مردان سفید پوست محلی مواجه می شود و به جای آن، به زندان محلی پرتاب شده است. در حالی که لیلی در قبال زودتر از آنچه انتظار می رود، Rosaleen توسط کسانی که به سر می برند و در بیمارستان بستری می شوند، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. لیلی باید خانم خانه دار عزیزش را نجات دهد اما بیش از آن، ذهن او این است که چگونه از این زندگی فرار کنی که با T.Ray زندگی می کند زیرا او دائما او را شکنجه می دهد و به او می پیوندد. لیلی موفق به دریافت Rosaleen از بیمارستان می شود اما متوجه می شود که دوتا در حال حاضر فراری هستند و هیچ جایی برای رفتن ندارند. بنابراین دو نفر از آنها به تیبورون می آیند چون لیلی فکر می کند کسی که در آنجا وجود دارد، ممکن است مادرش را شناخته باشد (محل جابجایی را به تصویری از مریخی سیاه که او دارد). حدس می زنم نمی توانست خیلی دور از دسترس باشد، تا جایی که آنها در Tiburon فرود نیامد، او در مورد اوت Boatwright، یک زن سیاه پوست که عسل را می سازد و برچسب های Mary Mary را در تمام بطری هایش می کشد، می یابد. لیلی می آید تا اوت را ببیند، همه ی دروغ ها را در مورد گذشته اش می کشد تا به او کمک کند، و هنگامی که دوم لیلی و Rosaleen را به او می گیرد، کاملا شگفت زده شده است. او دروغ می گوید، هر چند به طور مداوم وزن آن را برای چند روز آینده. اوت او را در خانه عسل قرار می دهد و Rosaleen در ماه می، یکی از خواهران آگوست، حرکت می کند. برای چند روز آینده، لیلی به عنوان دستیار آگوست کار می کند و Rosaleen در اطراف خانه کمک می کند. یکی از اولین چیزهایی که لیلی می فهمد این است که کل این تقسیم نژادی بی عاطفه است، برای تمام وقت هایی که با این زنان رنگی در خانه اش می گذرد، هرگز برای یک بار احساس نمی کند که او از آنها متفاوت است. هر چه بیشتر، او برای دستیار دست دوم سیاه و سفید، Zach Taylor سقوط می کند، و آن را به هیچ وجه متفاوت از در عشق عشق با یک پسر سفید است. در آگوست است که لیلی باید درس های مهم زندگی اش را یاد بگیرد. به زودی به اندازه کافی، او شجاعت می کند تا در مورد او در مورد او در ماه اوت فاش کند که چگونه تصویر مسیحی سیاه را پیدا کرد و به Tiburon کشید، در مورد اینکه پدر او هنوز زنده است و چگونه Rosaleen و او از زندان فرار کرد. در حالی که ریخته شده بود ترس از اینکه اوت پس از شنیدن داستان او و خواندن آن از خانه او را دوست دارد، واکنش لاتین کاملا مخالف است. August Boatwright می دانست مادر لیلی، Deborah و در واقع، او را در حالی که در ریچموند آورده بود. وقتی Deborah بعد ازدواج T.Ray و زمانی که عشق او ریخته شد، آن اوت بود که او فرار کرد که توضیح می دهد تصویر ماری سیاه در لوازم شخصی خود را. همانطور که معلوم شد، Deborah یک زن افسرده بود که دخترش را ترک کرد، لیلی و به معنای واقعی کلمه زندگی خود را از دست داده بود قبل از او درگذشت. داستان Deborahs آسان برای پذیرش لیلی آسان نیست و او سخت در زمان پذیرش این واقعیت است. متاسفانه، تا آن زمان، T.Ray نیز او را کشف کرده است.در آن لحظه، زمانی که همه چیز در جهان Lilys در مقابل او فرو می ریزد، آن اوت است که برای کمک به قدم زدن و اعلام می کند که لیلی شاگرد او خواهد شد، که او در Tiburon اقامت و تحصیل در آنجا. T.Ray وحشی است، در ابتدا، اما بعد موافق است. لیلی خوشحال است همه آن را برای بهترین. او از طریق تمام این تجربیات، یادگیری خود را داشته است و او همه چیز را در مورد زندگی این زندگی جدید هیجان زده می داند، حتی اگر به این معنی باشد که با این زنان رنگی زندگی کنید، زیرا او می داند که از او متفاوت نیست. او احساس می کند که او ممکن است یک مادر را از دست داده باشد، اما او تنها در ماه اوت به این نتیجه رسیده است، اما همه خواهر و برادر، و دوستانش Rosaleen مانند مادرش رفتار می کنند.
مشاهده لینک اصلی
یک داستان دوست داشتنی از سن در کارولینای جنوبی در دوران حقوق مدنی در مورد یک دختر جوان که زیبایی زندگی را در میان دلخوری هایش پیدا می کند. من از این داستان شیرین در مورد پیدا کردن خانه و عشق در مکان های غیر منتظره لذت بردم.
مشاهده لینک اصلی
داستان شیرین عسل از لیلی 14 ساله که با پدربزرگ و پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند، زیرا مادرش مرده است. در جنوب 60 ساله پر سر و صدا، پرستار سیاه در راه خود برای ثبت نام برای رای دادن است زمانی که او احمقانه مبارزه با نژادپرستان سفید نژاد شهر را می گیرد، اولین بار در زندان و سپس بیمارستان، زمانی که او از عذر خواهی خودداری می کند. لیلی و او فرار می کنند و در مزرعه عسل با سه خواهر به نام May، July و August Boatwright به پایان می رسند. لیلی توسط خواهران و دوستان کلیسای غیرقانونی آنها که ماموریتی را برای آنها فراهم می کند، پذیرفته می شود. من کتاب را دوست داشتم، اما شخصیت لیلیس بین بالغ / نابالغ و تنها یک یا دو کاراکتر به یک ترتیب زندگی باور نکردنی در دوران و دولت منجر شد، زمانی که این هرگز اجازه داده نشد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زندگی اسرارآمیز
خرید کتاب زندگی اسرارآمیز
جستجوی کتاب زندگی اسرارآمیز در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
\"داستان ها باید گفته شود یا آنها می میرند، و وقتی آنها می میرند، ما نمی توانیم به یاد داشته باشیم که ما هستیم یا چرا اینجا هستیم.\" این داستان به طور کامل نوشته شده است، با سرعت مایع و آسان، که در آن ردیابی از دست دادن و کشف از لیلی، یک دختر جوان که به دنبال حقیقت در مورد گذشته خود دردناک است. من واقعا از قصه ها لذت بردم (زنبورها به عنوان مظهر مرگ، مجسمه سیاه مادونا داشتن قدرت شفا دهنده ...) نویسنده برای ارتباط اعتقادات گذشته با معنی واقعی آنها در حال حاضر برای آنها بود. این یک داستان زیبا در مورد یک دختر سفید تنها است، در کارولینای جنوبی 60s کشف جوهر خود، در وسط یک گروه بسیار دوست داشتنی و شگفت انگیز از زنان سیاه پوست، با اشتیاق برای زنبور عسل بسیار جذاب است
مشاهده لینک اصلی
روستای کارولینای جنوبی در سال 1964، \"راز زندگی زنبورها توسط سو مونک کید\" یک رمان فوقالعادهای است. شخصیت اصلی، لیلی اوونز نوجوانی است که مادرش را در سن کودکی از دست داده و ارتباط پدر و مادرش با او دارد و او ترجیح می دهد با T.Ray تماس بگیرد و نه پدر. تنها کسی که لیلی نزدیک است، خانه دار سیاه و سفید اش، Rosaleen است. لیلی همیشه کنجکاوی زیادی در مورد مادرش داشت و همه خوشحال بود که او عکس قدیمی خود، یک جفت دستکش و یک عکس مریخی سیاه را که Tiburon در پشت آن قرار گرفته بود، کشف می کند. زمان داستان چنین است که ایالات جنوبی هنوز هم نژادی تقسیم شده و اخیرا به سیاهان داده شده است که حق رای دادن. با استفاده از این فرصت، Rosaleen است که خود را به عنوان یک رای دهنده ثبت نام و لیلی همراه او زمانی که او با برخی از مردان سفید پوست محلی مواجه می شود و به جای آن، به زندان محلی پرتاب شده است. در حالی که لیلی در قبال زودتر از آنچه انتظار می رود، Rosaleen توسط کسانی که به سر می برند و در بیمارستان بستری می شوند، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. لیلی باید خانم خانه دار عزیزش را نجات دهد اما بیش از آن، ذهن او این است که چگونه از این زندگی فرار کنی که با T.Ray زندگی می کند زیرا او دائما او را شکنجه می دهد و به او می پیوندد. لیلی موفق به دریافت Rosaleen از بیمارستان می شود اما متوجه می شود که دوتا در حال حاضر فراری هستند و هیچ جایی برای رفتن ندارند. بنابراین دو نفر از آنها به تیبورون می آیند چون لیلی فکر می کند کسی که در آنجا وجود دارد، ممکن است مادرش را شناخته باشد (محل جابجایی را به تصویری از مریخی سیاه که او دارد). حدس می زنم نمی توانست خیلی دور از دسترس باشد، تا جایی که آنها در Tiburon فرود نیامد، او در مورد اوت Boatwright، یک زن سیاه پوست که عسل را می سازد و برچسب های Mary Mary را در تمام بطری هایش می کشد، می یابد. لیلی می آید تا اوت را ببیند، همه ی دروغ ها را در مورد گذشته اش می کشد تا به او کمک کند، و هنگامی که دوم لیلی و Rosaleen را به او می گیرد، کاملا شگفت زده شده است. او دروغ می گوید، هر چند به طور مداوم وزن آن را برای چند روز آینده. اوت او را در خانه عسل قرار می دهد و Rosaleen در ماه می، یکی از خواهران آگوست، حرکت می کند. برای چند روز آینده، لیلی به عنوان دستیار آگوست کار می کند و Rosaleen در اطراف خانه کمک می کند. یکی از اولین چیزهایی که لیلی می فهمد این است که کل این تقسیم نژادی بی عاطفه است، برای تمام وقت هایی که با این زنان رنگی در خانه اش می گذرد، هرگز برای یک بار احساس نمی کند که او از آنها متفاوت است. هر چه بیشتر، او برای دستیار دست دوم سیاه و سفید، Zach Taylor سقوط می کند، و آن را به هیچ وجه متفاوت از در عشق عشق با یک پسر سفید است. در آگوست است که لیلی باید درس های مهم زندگی اش را یاد بگیرد. به زودی به اندازه کافی، او شجاعت می کند تا در مورد او در مورد او در ماه اوت فاش کند که چگونه تصویر مسیحی سیاه را پیدا کرد و به Tiburon کشید، در مورد اینکه پدر او هنوز زنده است و چگونه Rosaleen و او از زندان فرار کرد. در حالی که ریخته شده بود ترس از اینکه اوت پس از شنیدن داستان او و خواندن آن از خانه او را دوست دارد، واکنش لاتین کاملا مخالف است. August Boatwright می دانست مادر لیلی، Deborah و در واقع، او را در حالی که در ریچموند آورده بود. وقتی Deborah بعد ازدواج T.Ray و زمانی که عشق او ریخته شد، آن اوت بود که او فرار کرد که توضیح می دهد تصویر ماری سیاه در لوازم شخصی خود را. همانطور که معلوم شد، Deborah یک زن افسرده بود که دخترش را ترک کرد، لیلی و به معنای واقعی کلمه زندگی خود را از دست داده بود قبل از او درگذشت. داستان Deborahs آسان برای پذیرش لیلی آسان نیست و او سخت در زمان پذیرش این واقعیت است. متاسفانه، تا آن زمان، T.Ray نیز او را کشف کرده است.در آن لحظه، زمانی که همه چیز در جهان Lilys در مقابل او فرو می ریزد، آن اوت است که برای کمک به قدم زدن و اعلام می کند که لیلی شاگرد او خواهد شد، که او در Tiburon اقامت و تحصیل در آنجا. T.Ray وحشی است، در ابتدا، اما بعد موافق است. لیلی خوشحال است همه آن را برای بهترین. او از طریق تمام این تجربیات، یادگیری خود را داشته است و او همه چیز را در مورد زندگی این زندگی جدید هیجان زده می داند، حتی اگر به این معنی باشد که با این زنان رنگی زندگی کنید، زیرا او می داند که از او متفاوت نیست. او احساس می کند که او ممکن است یک مادر را از دست داده باشد، اما او تنها در ماه اوت به این نتیجه رسیده است، اما همه خواهر و برادر، و دوستانش Rosaleen مانند مادرش رفتار می کنند.
مشاهده لینک اصلی
یک داستان دوست داشتنی از سن در کارولینای جنوبی در دوران حقوق مدنی در مورد یک دختر جوان که زیبایی زندگی را در میان دلخوری هایش پیدا می کند. من از این داستان شیرین در مورد پیدا کردن خانه و عشق در مکان های غیر منتظره لذت بردم.
مشاهده لینک اصلی
داستان شیرین عسل از لیلی 14 ساله که با پدربزرگ و پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند، زیرا مادرش مرده است. در جنوب 60 ساله پر سر و صدا، پرستار سیاه در راه خود برای ثبت نام برای رای دادن است زمانی که او احمقانه مبارزه با نژادپرستان سفید نژاد شهر را می گیرد، اولین بار در زندان و سپس بیمارستان، زمانی که او از عذر خواهی خودداری می کند. لیلی و او فرار می کنند و در مزرعه عسل با سه خواهر به نام May، July و August Boatwright به پایان می رسند. لیلی توسط خواهران و دوستان کلیسای غیرقانونی آنها که ماموریتی را برای آنها فراهم می کند، پذیرفته می شود. من کتاب را دوست داشتم، اما شخصیت لیلیس بین بالغ / نابالغ و تنها یک یا دو کاراکتر به یک ترتیب زندگی باور نکردنی در دوران و دولت منجر شد، زمانی که این هرگز اجازه داده نشد.
مشاهده لینک اصلی